گاهی گریون... گاهی خندون

زین دو هزاران من ما ای عجبا من چه منم گوش بنه عربده را دست منه بر دهنم

گاهی گریون... گاهی خندون

زین دو هزاران من ما ای عجبا من چه منم گوش بنه عربده را دست منه بر دهنم

بستنی آب شد...

بستنیه داره آب میشه.

منم باید یه زری بزنم که شاید حلقومم باز بشه...

رفته بودم اون خراب شده ی قبلی که ازش خیلی خاطره دارم... همیشه میرم... هنوز...

تازه حالا فهمیدم چه صفایی داشته اونروز ها... الان پرنده پر نمیزنه...

رفتم نظرات رو خوندم... چه اسم هایی دیدم که داشت یادم میرفتشون... خیلی دلم تنگ شد برای همشون... صمیمی شده بودم باهاشون اما چاره ای نبود... باید خفه میشدم...

دلم تنگ شده... کسی نیست...

خونه که هستم بیشتر دلم میخواد بنویسم تا توی خوابگاه...

بعضی وقت ها اگه بگی غلط کردم حد اقل تکلیفت با خودت مشخص میشه و راحت میشی... اما من الان هنوز نمیدونم غلط کردم یا نه...

هنوز هم از اینکه میدونم که نمیدونم دارم رنج میکشم.


نظرات 6 + ارسال نظر
نیلوفر سه‌شنبه 4 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 19:19 http://www.me-life.blogsky.com

درود بر تو
خوبی؟
اون خراب شده منظورت بلاگته؟هی وای من این چه حرفیه؟
بعدن می خوای منو دلداری بدی تو اخه از من که حالت خراب تره:)!!!
نه نگو غلط کردم از من می شنوی هیچ وقت به هیچ کس نگو غلط کردم

درود بر خودت.
فکر کنم هستم.
وای نیلوفر جیگرم کباب شد وقتی قدیمی هام رو میخوندم... نظرات رو میخوندم... خداییش خیلی هم بد نمینوشتم ها... یادش بخیر

تو کاریت نباشه... من واسه بقیه بلدم چیکار کنم اما خودم رو نوچ

نیلوفر سه‌شنبه 4 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 19:20 http://www.me-life.blogsky.com

ا راستی اپ کردی بلاخره.ایول خوشحال شدیم

ا راستی بلاخره فکر کنم آپ کردم
ایول

مرد بارانی سه‌شنبه 4 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 22:38 http://rain-man.blogsky.com

سلام رفیق
من هم دوست دارم بهت بگم رفیق
من هم هنوز به اون خراب شده سر میزنم !
اما چه میشه کرد ...
بینظر بودن هم صفایی داره
اومدم توی وبلاگم و دیدم زده دو تا نظر داشتم شاخ درمی آوردم.
میدونی..میشه هر مزخرفی و بنویسی
اون ور ! نمی تونستم این آخر ها ..

سلام بر رفیق خودم
پس میگیم رفیق قبوله؟
درکت میکنم
پس بنویس هر مزخرفی که عشقت میکشه.

مرد بارانی سه‌شنبه 4 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 22:39 http://rain-man.blogsky.com

ا !
میخواستم خصوصی باشه .
قربون دستت پاکش کن .

قوربون دست خودت... پاک شد... فکر نکنم کسی هم دیده باشدش
ولی عجب اسم با جلال و جبروتی بود هاااا

نازنین پنج‌شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 20:10 http://www.chert-pert.blogsky.com/

سلام
من زیاد شما رو نمیشناسم
نوشته هات یکم گنگه برای کسی ک اولین بار میاد ب بلاگت !!

امیدوارم اوضاع بهتر بشه تا از آشفتگی در بیای

از بنده
شما هوچی منو نمیشناسی... من نیز هم شما رو
همین که خوندی دمت گرمو چشمات پر فروغ

نیلوفر جمعه 7 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 21:37 http://www.me-life.blogsky.com

بد نمی نوشتی؟نه اقا عالی می نوشتی:)

چه فایده... ایشالا در اینده بهتر باشم و باشیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد