گاهی گریون... گاهی خندون

زین دو هزاران من ما ای عجبا من چه منم گوش بنه عربده را دست منه بر دهنم

گاهی گریون... گاهی خندون

زین دو هزاران من ما ای عجبا من چه منم گوش بنه عربده را دست منه بر دهنم

من... ناودون... تو

ناودون...

وقتی خدا گریه میکنه آواز ناودون ها شروع میشه...

مثل کفش های من که وقتی تنها تو دل شب یه خیابون خلوت پیدا میکنم آوازشون شروع میشه.

اینجا رو میخوام برای آواز خوندن و گریه کردن... شاید دلم بخواد چهچهه بزنم یا عربده بکشم.

تو با من همراه باش...